لوگوی سایت

چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان، نه به دستی ظرفی را چرک می کنند، نه به حرفی دلی را آلوده، تنها به شمعی قانع اند
و اندکی سکوت ...

"حسین پناهی"

درد دل با امام علی علیه السلام

شعری از علیرضا قزوه با دکلمه ی مسعود دیانی

مشاهیر
 تصویری از محمدجواد محبت
محمدجواد محبت

وفات: ۱۴۰۱/۱۲/۲۳

هنرمند (شاعر و معلم (شاعر شعر "دو کاج"))

 تصویری از سید عبدالله انوار
سید عبدالله انوار

وفات: ۱۴۰۱/۱۲/۱۸

دانشمند/عالم (ریاضی‌دان، منطقدان، موسیقی‌دان، تاریخ‌دان، فلسفه پژوه، تهران‌شناس، حقوقدان، نسخه‌پژوه، نسخه‌شناس، ادیب، فهرست‌نویس و متخصص متون کهن)

 تصویری از حسن غفوری‌فرد
حسن غفوری‌فرد

وفات: ۱۴۰۱/۱۲/۱۸

سیاستمدار (دبیرکل جامعه اسلامی ورزشکاران، عضو سابق شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و از نمایندگان ادوار مجلس)

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته بجاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

"ژاله اصفهانی"

یادبود امروز
 تصویری از حمید کهرام
حمید کهرام

وفات: ۱۳۹۸/۱۲/۲۹

سیاستمدار (نماینده حوزه انتخابیه اهواز در دوره ششم مجلس شورای اسلامی، )

 تصویری از ایرج قلیچ خانی
ایرج قلیچ خانی

وفات: ۱۳۹۸/۱۲/۲۹

ورزشکار (از چهره‌های شاخص مربیگری در فوتبال ایران در دهه ۵۰ و ۶۰، سرمربی تیم های ملی نوجوانان و جوانان ایران، مربی تیم ملی، سرمربی تیم‌های راه آهن، سرباز، ژاندارمری)

 تصویری از محمد مطیع
محمد مطیع

وفات: ۱۳۹۷/۱۲/۲۹

هنرمند (بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون)

مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی،

بدان که زندگی می کنی …
همدلی
لوگوی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
لوگوی انجمن حمایت از کودکان کار
لوگوی مهربانه
لوگوی خیریه مهر مبین
لوگوی بنیاد نیکوکاری کمک
لوگوی سمر
لوگوی بنیاد کودک
لوگوی کمیته امداد امام خمینی
لوگوی موسسه خیریه کهریزک
لوگوی موسسه خیریه بهنام دهش پور
لوگوی موسسه خیریه محک
لوگوی موسسه ی ای بی
لوگوی گروه جامعه یاوری فرهنگی
لوگوی موسسه نیکوکاری مهرآفرین
لوگوی جمعیت امداد دانشجویی – مردمی امام علی
لوگوی موسسه خیریه اشرف الانبیا
لوگوی موسسه خیریه پیام امید
لوگوی بنیاد دانش
لوگوی سرای احسان
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد می سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید.

آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،

آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان کمربند،

در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهود جان قربان!

آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره، جامه تان بر تن؛

یک نفر در آب می خواند شما را.
موج سنگین را به دست خسته می کوبد

باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده

آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابش افزون
می کند زین آبها بیرون

گاه سر، گه پا.
آی آدمها!

او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید،
می زند فریاد و امید کمک دارد

آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
موج می کوبد به روی ساحل خاموش

پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوش
می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می آید:
" آی آدمها "...

"نیما یوشیج"