حسین گل گلاب
اطلاعات شناسنامه ای
تاریخ تولد: ۱۲۷۶
تاریخ وفات: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲
محل وفات: تهران، ایران
محل دفن: قطعه ۸ ردیف ۱۰۶ شماره ۱۳، بهشت زهرا، تهران، ایران
دلیل شهرت
هنرمند
گیاهشناس، ادیب، نویسنده، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه، نوازنده، موسیقیدان، عکاسعلت وفات
کهولت سن
توضیحات و جزئیات بیشتر
زندگینامه
حسین گلگلاب در مرداد ۱۲۷۴ خورشیدی در تهران بهدنیا آمد. پدرش ابوتراب خان مشهور به مهدی مصورالملک از نقاشان و عکاسان مشهور دورهقاجاریه بود که در نقاشی روی سنگ مهارت داشت و گفته میشود نقاشیهای روزنامههای دولتی شرف و شرافت از کارهای اوست. از آنجا که مصورالملک با موسیقیدانان دوران خود دوستی داشت، فرزندش را با موسیقی آشنا کرد و به این ترتیب گلگلاب نواختن تار و سهتار را از آقا حسینقلی و درویش خان فرا گرفت و پس از تأسیس مدرسهٔ موسیقی وزیری، از اولین شاگردان آنجا شد و با همکاری کلنل کاظم وزیری وعلینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و بعدها در آنجا نیز به تدریس پرداخت. او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه علمیه نزد استادان [استادان] آن دوره، عبدالعظیم قریب، میرزا ابراهیم قمی مسعودی، غلامحسین رهنما و شمسالعلما قریب گرکانی گذراند. برای تکمیل تحصیلاتش در دوره متوسطه به دارالفنون رفت و از معلمین [معلمان]فرانسوی دارالفنون زبان فرانسه آموخت. او علاوه بر زبان انگلیسی و فرانسوی، مقدمات زبان روسی را نیز در کلاس اسکندرخان ماردیروسیان فرا گرفت و پس از پایان تحصیلات در دارالفنون در سال ۱۲۹۵، از سال ۱۲۹۸ به تدریس علوم طبیعی در همان مدرسه پرداخت.
حسین گلگلاب از ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷، دوازده جلد کتاب در رشته علوم طبیعی تألیف کرد. در همان زمان به ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۰۱ از مدرسه عالی حقوق در رشته قضایی و علوم سیاسیفارغالتحصیل [دانشآموخته] شد. سپس در سال ۱۳۰۷ تصدی تحقیقات عملی گیاهشناسی در دانشکده پزشکی را بهعهده گرفت و از ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ در دبیرستان نظام و دانشکده پزشکیگیاهشناسی تدریس کرد.
در سال ۱۳۱۴ طبق مقررات قانون دانشگاه به دریافت درجه دکترا در رشته علوم نائل آمد و به تدریس فیزیولوژی گیاهی در دانشسرای عالی و گیاهشناسی در دانشکده پزشکی پرداخت و در سازمان نوین دانشکده به استادی کرسی بیولوژی گیاهی و ریاست آزمایشگاه مربوطه انتخاب شد. در همان سال پس از اخذ دکترای علوم، به عضویت فرهنگستان ایران و سپس به مدیر کلی فرهنگستان مزبور انتخاب شد. در سال ۱۳۲۴ که ریاست دانشکده پزشکی به عهده پروفسور اوبرلین فرانسوی بود، او به معاونت دانشکده منصوب شد و در سالهای بعد سمت مدیر کلی دبیرخانه دانشگاه و ریاست انجمن بیولوژی ایران را بهعهده گرفت و به منظور مطالعات و تحقیقات علمی به کشورهای اتحاد جماهیر شوروی، بلژیک و انگلستان مسافرت کرد. از جمله این سفرها میتوان شرکت در جشنهای دویست و بیست ساله تأسیس فرهنگستان شوروی در خرداد ۱۳۲۴ اشاره کرد که در جواب به دعوت فرهنگستان علوم شوروی انجام شده بود. وی پس از بازگشت در گزارشی فعالیت مراکز و موسسات مختلف و دانشگاهها و کتابخانههای شوروی را شرح داد.
از ۱۳۲۶ تا ۱۳۵۱ خدمات اجتماعی مختلفی را بهعهده داشت. در ۱۳۴۵ از خدمات دولتی بازنشسته شد و یک سال بعد بهعنوان اولین استاد ممتاز دانشگاه تهران از خدمات علمی و فرهنگی او قدردانی شد. از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۴ رئیس هیئت مؤسسان و رئیس هیئت امنای مدرسه عالی علوم اراک بود که آن را با کمک دکتر پرویز شهریاری و دکتر عبدالکریم قریب راهاندازی کرده بود. از اواسط ۱۳۴۹ در دوره دوم فرهنگستان زبان ایران عضو پیوسته بود.
حسین گلگلاب بیش از پنجاه قطعه نمایش کلاسیک برای هنرستان هنرپیشگی ترجمه کردهاست. از دیگر فعالیتهای او میتوان به سرودهها و ترانههایی برای کودکان اشاره کرد. او به نقاشی و عکاسی نیز علاقهمند بود، تا آنجا که دوربین عکاسی بر دوش میانداخت و پابهپای رشید یاسمی و روحالله خالقی و استادش کلنل وزیری به تپه ماهورهای طبیعت ایران سر میکشید و گونههای پوشش گیاهی ایران را رصد میکرد. همچنین او نخستین کسی بود که آزمایشگاههای گیاهی ایران را به میکروسکوپ مسلح کرد.
وی در حال تهیه فرهنگ نامهای در زمینه گیاهشناسی بود که اجل مهلتش نداد و در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. از او سه فرزند به نامهای فرخ گلگلاب (مهندس راه و ساختمان)، هما گلگلاب (دکتر داروسازی و شیمی آلی) و داریوش گلگلاب دکتر و متخصص رادیولوژی به یادگار ماند.
موسیقی
نکتهسنجی و دقت نظر گلگلاب که ناشی از تجربیات علمی و پژوهشی او در علوم طبیعی بود، در موسیقی نیز بارز بود و در هر دو عرصه او را در ردیف استادان بزرگ قرار داد.
در ۱۳۰۳ کلنل علینقی خان گروه موسیقیاش را تأسیس کرد و برای ارکستر آن بجز تار معمولی، سه نوع تار با طولهای مختلف طراحی کرد که در واقع یک ارکستر مجلسی چهار بخشی بود که باموسی معروفی، حسین گلگلاب، ادیب، حسنعلی صبا، اسماعیل مهرتاش، صادق خانی و محمد صادق اربابی اجرا میشد. گلگلاب در همان حال که همگام با استادان تراز اول دوران خود در نواختن ساز، نوازندهای ماهر بهشمار میآمد، در سرودن شعر و ترانه هم همردیف بزرگانی چون شیدا، عارف قزوینی و ملکالشعرای بهار ارزیابی میشد.
گلگلاب از شاعران خوب زمان خود بود. از آنجا که هم نت میدانست و هم به موسیقی وارد بود، برخلاف سایر شعرا که سرودن شعر روی آهنگ برایشان مشکل بود، کلمات را با نتهای موسیقی تطبیق میداد. او به تشویق وزیری چندین سرود و تصنیف تهیه کرد که از میان آنها میتوان به سرودهای حماسی «ای ایران» و «آذر آبادگان» با صدای بنان و «خاک ایران» و «پایدار ایران» اشاره کرد. تصنیفهای دیگری مثل «زبان عشق» با صدای عبدالعلی وزیری، «ره عشق» و «بلبل مست» با صدای بنان و همچنین «وصال دوست» که وزیری آن را در پرده اصفهان ساخته از او به یادگار ماندهاست.
او بعدها پس از تأسیس دوره عالی موسیقی در مدرسه موسیقی دولتی، برای تدریس در آنجا پذیرفته شد.
سرود ای ایران
دکتر حسین گلگلاب سراینده سرود «ای ایران» است. بنا بر روایتی پس از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس و آمریکا در سال ۱۳۲۳، یک روز زمانی که گلگلاب از خیابان هدایت رد میشدهاست، متوجه حرکات دور از نزاکت بعضی از سربازان خارجی با مردم میشود. به انجمن موسیقی ملی در خیابان هدایت (محله ولیآباد) میرود و با ناراحتی این جریان را برای روحالله خالقی تعریف میکند. خالقی بسیار متأثر میشود. این موضوع انگیزهای میشود تا خالقی آهنگی بسازد و گلگلاب شعرش را بنویسد. حاصل این همکاری سرود «ای ایران» است که نخستین اجرای آن، در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در نخستین کنسرت ارکستر انجمن موسیقی ملی در سالن سینما تهران، در خیابان استانبول برای دو شب متوالی برگزار شد. این سرود در همان مجلس سه بار تکرار شد و هر بار شور و هیجانی را در جمع به وجود آورد. استقبال و تأثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را به مرکز پخش صدا فرستاد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر، مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در ارکستر بزرگ «گلها» است که غلامحسین بنان، خواننده محبوب این سرود را خواند. سرود «ای ایران» در آواز دشتی ساخته شده و ملودی اصلیاش از برخی از نغمههای موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردارند، وام گرفته شده. از دیگر ویژگیهای آن این است که کلمات بیگانه کمی در آن استفاده شده و بیشتر واژگان آن فارسی هستند.
در سالهای پایانی دهه ۶۰ ناصر تقوایی، از حسین سرشار خواننده کلاسیک و اپرا خواست که در فیلمش «ای ایران» نقش معلم سرودی که به دانش آموزانش این سرود را آموزش میدهد، بر عهده بگیرد.
خالقی چندی بعد و تحت تأثیر همین سرود و با شعری از گلگلاب سرودی به نام آذربایجان ساخت که تحت تأثیر اشغال آن منطقه توسط قشون روسیه شوروی بارها اجرا شد.
فیلم مستند مرز پرگهر که در سال ۱۳۸۹ به تهیهکنندگی و کارگردانی میلاد درویش و مهندس هومن ظریف رضائیان (روزنامهنگار، مستندساز و کارمند روزنامه اطلاعات) تولید شد، به شرح تفصیلی زندگی، اندیشه و آثار دکتر حسین گلگلاب میپردازد و دربارهٔ چگونگی ساختهشدن سرود ملی «ای ایران» با بازماندگان آفرینندگان این سرود به بحث مینشیند. در این فیلم، با خانوادههای غلامحسین بنان، دکتر گلگلاب و روحالله خالقی و سایر متخصصان و موسیقیدانان و ترانهسرایان دربارهٔ این سرود گفتگو میشود. همچنین در فیلم مرز پرگهر، استاد پرویز شهریاری دربارهٔ همکاریاش با دکتر گلگلاب و دکتر عبدالکریم قریب در تأسیس دانشگاه عالی علوم اراک مصاحبه میشود. این فیلم در آبان سال ۱۳۹۰ در جشنواره مستند سینماحقیقت، در سینما فلسطین به نمایش درآمد که پربینندهترین فیلم آن دورهٔ جشنواره شد و نیز جلسه نقد و بررسی فیلم مستند پژوهشی مرز پرگهر در هفدهم بهمن سال ۱۳۹۱ با حضور دکتر اکبر عالمی، خسرو سینایی و خانواده دکتر گل گلاب در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
فرهنگستان ایران
سال ۱۳۱۳ به دستور رضا شاه و به همت محمدعلی فروغی، فرهنگستان ایران تأسیس شد. حسین گلگلاب و کسانی همچون محمود حسابی، علیاصغر حکمت، علیاکبر دهخدا، رشید یاسمیو غلامحسین رهنما از نخستین اعضای فرهنگستان بودند. در ۱۳۱۴ دکتر گلگلاب به دلیل تخصص در معادلیابی اصطلاحات رشتههای علمی به عضویت پیوسته فرهنگستان ایران برگزیده شد و در سال ۱۳۱۵ سردبیری فرهنگستان را پذیرفت. او نخستین دبیر فرهنگستان زبان فارسی بود.
گلگلاب در وضع واژههای علوم طبیعی، به ویژه گیاهشناسی سهم بهسزایی داشت. او در اینباره میگوید: «بنده حتی قبل از به وجود آمدن فرهنگستان ۲۰۰ تا۳۰۰ لغت ساختم و در کتابهای درسی به کار بردم مثل کاسبرگ، تخمدان، پرچم و…. بعد که فرهنگستان تشکیل شد، کسی با آنها مخالفتی نکرد. خیلیها اصلاً نمیدانستند که این لغات قبلاً وجود نداشتهاست، جزئی از زبان شده و مردم آنها را پذیرفته بودند و در مدارس نیز آنها را بهکار میبرند؛ حتی مخالفان معادلسازی نیز با این لغات مخالفتی نداشتند.»
او همچنین خالق واژههای علمی و پرمعنایی مثل قارچ، جلبک و گلسنگ در متون زیستشناسی ایران بود.
کتابها و مقالات
آثار نوشتاری علمی گلگلاب متنوع بود و در سطوح مختلف آموزشی مورد استفاده قرار میگرفت. در دورانی که رشتههای تحصیلی در مقطع دبیرستان یا متوسطه در حال شکلگیری بود، کتابهای آموزشی او در رشته طبیعی یا به اصطلاح امروز گروه تجربی، به دبیران دوره طبیعی دبیرستانهای کشور کمک میکرد تا بتوانند دیپلمههایی را که در دهههای بعد در رشتههای مختلف زیرگروه علوم تجربی در دانشگاهها ادامه تحصیل میدادند، آموزش دهند. نثر او یکی از نمونههای درخشان نثر فارسی در کتابهای غیرداستانی است. اما کارهای ادبی او نیز درخششی کمتر از کارهای علمیاش ندارند و سرودههایش از کارهای ماندنی موسیقی ایرانی است و بسیاری او را یکی از بهترین ترانهسرایان ایرانی میدانند.
آثار حسین گلگلاب به دو گروه اصلی علمی و هنری تقسیم میشوند. آثار علمی شامل زیرگروههایی نظیر شیمی، فیزیک، جغرافیای طبیعی، فیزیولوژی گیاهی و حیوانیست. آثار هنری نیز شامل موسیقی، شعر، تئاتر و اپراست. او بیش از پنجاه قطعه نمایش کلاسیک برای هنرستان هنرپیشگی نوشت که برخی از این نمایشنامهها در مجلات به چاپ رسد. او همچنین اپرای کارمن و اپرای فاوست را به نظم فارسی مطابق با آهنگهای اصلی ترجمه کردهاست. یک سال پس از درگذشتش، مقالهای با عنوان یادی از دکتر حسین گلگلاب در مجله چیستا، شماره سه، سال ۱۳۶۴ به چاپ رسید که در آن به خدمات علمی و آموزشی او اشاره شد، از جمله پایاننامه دکترای او که راجع به نباتات ایران است و خلاصه آن در سال ۱۳۱۳ به چاپ رسیده بود و در آن شش هزار گیاه که در ایران میرویند توصیف شدهبودند.