محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)
اطلاعات شناسنامه ای
تاریخ تولد: ۱۲۵۷/۱۰/۰۶
تاریخ وفات: ۱۳۲۱/۰۹/۲۳
محل وفات: نجف اشرف، عراق
محل دفن: حجره زیر گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امام علی(ع)، نزدیک مقبره علامه حلی، نجف اشرف، عراق
دلیل شهرت
عالم دینی
فقیه، اصولی و فیلسوف قرن چهاردهمعلت وفات
کهولت سن
توضیحات و جزئیات بیشتر
محمدحسین غروی اصفهانی، مشهور به کمپانی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق) فقیه، اصولی و فیلسوف قرن چهاردهم. او در کنار آقاضیاء عراقی و میرزای نایینی، یکی از سه مکتب اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی آخوند خراسانی را ایجاد کرده است. کتاب نهایة الدرایه از مهمترین آثار او در اصول فقه و در شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی است. تلاش او برای تغییر در بابهای علم اصول با مرگ او ناتمام ماند. دیوان کمپانی در مدح و رثای اهل بیت از آثار اوست. تخلص او در شعر «مفتقر» است.
محمدحسین اصفهانی، فرزند محمدحسن اصفهانی نَخْجَوانی، در ۲ محرم سال ۱۲۹۶ق در نجف متولد شد. پدرش اصالتاً نخجوانی بود و پس از امضای قرارداد ترکمانچای نخست به تبریز و سپس به اصفهان مهاجرت کرد و سپس به کاظمین رفت. پدرش از تجار مشهور کاظمین بود. او دوست داشت محمدحسین راه او را در تجارت ادامه دهد؛ اما محمدحسین با توسل به امام کاظم(ع) رضایت پدر را به دست آورد و در حدود بیست سالگی برای تحصیل علم راهی حوزه علمیه نجف شد.
محمدحسین غروی اصفهانی در ۵ ذیالحجه سال ۱۳۶۱ق درگذشت. پیکر او در حجره زیر گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امام علی(ع)، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.
غروی، سریعالذهن و حاضرجواب و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذلهگویی داشت. گفتهاند که او بسیار اهل عبادت بود. حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود. در باره زهد و بی اعتنایی او به مظاهر دنیا نقل شده که خودش در اواخر عمر پیازهایش که روی زمین ریخته جمع کرده و در گوشه قبایش می ریخت و از این تحمل و آمادگیاش شاد و مسرور بوده. محمدرضا مظفر درباره استادش گفته که همیشه بر سیمایش ابهامی دیده میشد که گمان میرفت این قیافه همیشه غمناک است همیشه درفکر مستدام خود غرق بود... در آن مقام شامخ برای همه حتی برای کودکان هم فروتنی داشت ...از اجتهاد و تلاش او در عبادت هر چه گفته شود کم است زیرا او سالکی واصل و عارفی فانی بود، او ازهمه بریده بود و به دوست پیوسته بود.
علامه طباطبایی، از رابطه و مکاتبه استادش غروی اصفهانی با میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، که از تربیت یافتگان ملا حسینقلی همدانی خبر داده است.
محمدتقی بهجت از اهتمام استادش به درس، مداومت بر زیارت عاشورا، نماز جعفر طیار و قرائت سوره قدر سخن گفته است، وی میگوید: «مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمیاش توجه میکرد، تصور میکرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامههای عبادی ایشان اطلاع پیدا میکرد، فکر میکرد غیر از عبادت به کاری نمیپردازد...مرحوم آقا شیخ محمدحسین در روضهشان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفشها را جفت کند.»
سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی میگوید من در تاریخ تشیع ، فیلسوفی متعبدتر از آیة الله شیخ محمد حسین اصفهانی نمیشناسم . او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود. به اهل بیت اطهار علیهمالسلام ارادت ویژهای داشت. مرتضی مطهری متفکر و فیلسوف میگوید غروی اصفهانی نمونه سَلَفِ صالح بود، که گاهی در عبادتْ لیلةالرکوع و لیلةالسجود داشت یعنی گاهی یک شب تا صبح در رکوع بود و گاهی یک شب تا صبح در سجود بود. در تقوا و علم منقول و معقول یگانه بود... و اندیشهاش هم اکنون جزو اندیشههای زندهای است که در میان علما و فضلای حوزههای درس فقه و اصول مطرح است.
سطح را از حسن تویسرکانی و برخی دیگر از اساتید نجف آموخت. در درس فقه و اصول سید محمد فشارکی و آقا رضا همدانی شرکت کرد. به مدت سیزده سال در درس آخوند خراسانی شرکت کرد. از مشاهیر شاگردان آخوند بود و در زمان تحصیل حاشیه ای بر کفایه نوشت.
در دوره شرکت در درس آخوند، تنها دو مرتبه در درس حاضر نشد. یکی هنگامی که به زیارت کاظمین رفته بود و به خاطر مشکلی به درس نرسیده بود و دیگری زمانی که باران شدیدی در نجف آمد و در شب تاریک راه تقریباً بسته بود و گمان کرد که آخوند به درس نخواهد آمد. پس از وفات آخوند، مستقلاً به تدریس پرداخت و چند دوره اصول و فقه مکاسب را تدریس کرد. درس وی دقیق بود و به زبان عربی فصیح بیان میشد.
پس از وفات میرزای نایینی اعلامیهای به امضای میرزا علیاصغر ملکی -از شاگردان آخوند خراسانی-، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمدهادی میلانی به این مضمون نوشته شد که پس از شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیت الله اصفهانی در روحانیت شیعه پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست. در بغداد برخی مقلدین به اصفهانی رجوع کردند.
نهایة الدرایة فی شرح الکفایة؛ این کتاب از دقیقترین شروح کفایه و آکنده از تحقیق و تدقیق است. بخش نخست در سال ۱۳۴۱ق و بخش دوم و سوم در ۱۳۴۴ق در تهران به چاپ رسید. مؤسسه آل البیت قم چاپ جدیدی از این کتاب منتشر کرده است.
الاصول علی النهج الحدیث؛ این کتاب تلاشی برای تبویب جدید و نو از علم اصول بود که ناتمام ماند. محمدرضا مظفر کتاب اصول الفقه را بر اساس این تبویب نگاشت.
حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری
الاجتهاد و التقلید و العداله؛ این رساله همراه الاصول علی النهج الحدیث و الطلب و الاراده در یک مجلد به نام بحوث فی الاصول منتشر شده است.
ارجوزة فی الصوم؛ منظومهای فقهی در باب صوم.
الانوار القدسیه؛ ۲۴ قصیدهای عربی در تاریخ حیات پیامبر و بعضی عموهای پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و برخی اولاد ایشان است. این قصیدهها با اشاره به آیات و روایات و با اسلوبی فلسفی در دو هزار بیت سروده شده است. اشعار این کتاب با توصیه و در خواست مقرم توسط مرحوم کمپانی سروده شده و در نجف با مقدمه شیخ محمدعلی اردوبادی به چاپ رسیده است.
تحفة الحکیم ارجوزه ای است در فلسفه به زبان عربی و حدود هزار بیت شعر است. میرزا مهدی آشتیانی تا مبحث وجود ذهنی و محمدباقر ساعدی بر همه آن شرح نوشته اند. سید محمد کاظم مصطفوی و سید محمد حسن مرعشی تستری نیز این کتاب را شرح دادهاند. محمد رضا مظفر در تاریخ ۱۳۷۷ق. نیز بر این کتاب مقدمه زده و آن را تصحیح کرده است.
حاشیه بر مکاسب؛ حاشیهای بر بیع و خیارات مکاسب شیخ انصاری.
حاشیه بر کتاب طهارت شیخ انصاری
دیوان شعر، این دیوان به فارسی است. اصفهانی با تَخلّص «مُفتقِر» شعر میگفته است. این دیوان شامل مدایح و مراثی اهل بیت علیهم السلام است و بارها چاپ شده است. این دیوان در چاپهای بعدی با نام دیوان کمپانی منتشر شده است. از اشعار معروف این دیوان دوازده بند است که به استقبال دوازده بند معروف محتشم کاشانی رفته است.(بازاین چه آتش است که بر جان عالم است...) مکاتبات عرفانی بین سید احمد کربلایی وغروی کمپانی
منظومهای در اعتکاف
زندگی نامه
محمدحسین اصفهانی، فرزند محمدحسن اصفهانی نَخْجَوانی، در ۲ محرم سال ۱۲۹۶ق در نجف متولد شد. پدرش اصالتاً نخجوانی بود و پس از امضای قرارداد ترکمانچای نخست به تبریز و سپس به اصفهان مهاجرت کرد و سپس به کاظمین رفت. پدرش از تجار مشهور کاظمین بود. او دوست داشت محمدحسین راه او را در تجارت ادامه دهد؛ اما محمدحسین با توسل به امام کاظم(ع) رضایت پدر را به دست آورد و در حدود بیست سالگی برای تحصیل علم راهی حوزه علمیه نجف شد.
وفات
محمدحسین غروی اصفهانی در ۵ ذیالحجه سال ۱۳۶۱ق درگذشت. پیکر او در حجره زیر گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امام علی(ع)، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.
خصوصیات اخلاقی
غروی، سریعالذهن و حاضرجواب و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذلهگویی داشت. گفتهاند که او بسیار اهل عبادت بود. حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود. در باره زهد و بی اعتنایی او به مظاهر دنیا نقل شده که خودش در اواخر عمر پیازهایش که روی زمین ریخته جمع کرده و در گوشه قبایش می ریخت و از این تحمل و آمادگیاش شاد و مسرور بوده. محمدرضا مظفر درباره استادش گفته که همیشه بر سیمایش ابهامی دیده میشد که گمان میرفت این قیافه همیشه غمناک است همیشه درفکر مستدام خود غرق بود... در آن مقام شامخ برای همه حتی برای کودکان هم فروتنی داشت ...از اجتهاد و تلاش او در عبادت هر چه گفته شود کم است زیرا او سالکی واصل و عارفی فانی بود، او ازهمه بریده بود و به دوست پیوسته بود.
علامه طباطبایی، از رابطه و مکاتبه استادش غروی اصفهانی با میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، که از تربیت یافتگان ملا حسینقلی همدانی خبر داده است.
محمدتقی بهجت از اهتمام استادش به درس، مداومت بر زیارت عاشورا، نماز جعفر طیار و قرائت سوره قدر سخن گفته است، وی میگوید: «مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمیاش توجه میکرد، تصور میکرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامههای عبادی ایشان اطلاع پیدا میکرد، فکر میکرد غیر از عبادت به کاری نمیپردازد...مرحوم آقا شیخ محمدحسین در روضهشان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفشها را جفت کند.»
سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی میگوید من در تاریخ تشیع ، فیلسوفی متعبدتر از آیة الله شیخ محمد حسین اصفهانی نمیشناسم . او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود. به اهل بیت اطهار علیهمالسلام ارادت ویژهای داشت. مرتضی مطهری متفکر و فیلسوف میگوید غروی اصفهانی نمونه سَلَفِ صالح بود، که گاهی در عبادتْ لیلةالرکوع و لیلةالسجود داشت یعنی گاهی یک شب تا صبح در رکوع بود و گاهی یک شب تا صبح در سجود بود. در تقوا و علم منقول و معقول یگانه بود... و اندیشهاش هم اکنون جزو اندیشههای زندهای است که در میان علما و فضلای حوزههای درس فقه و اصول مطرح است.
تحصیلات
سطح را از حسن تویسرکانی و برخی دیگر از اساتید نجف آموخت. در درس فقه و اصول سید محمد فشارکی و آقا رضا همدانی شرکت کرد. به مدت سیزده سال در درس آخوند خراسانی شرکت کرد. از مشاهیر شاگردان آخوند بود و در زمان تحصیل حاشیه ای بر کفایه نوشت.
در دوره شرکت در درس آخوند، تنها دو مرتبه در درس حاضر نشد. یکی هنگامی که به زیارت کاظمین رفته بود و به خاطر مشکلی به درس نرسیده بود و دیگری زمانی که باران شدیدی در نجف آمد و در شب تاریک راه تقریباً بسته بود و گمان کرد که آخوند به درس نخواهد آمد. پس از وفات آخوند، مستقلاً به تدریس پرداخت و چند دوره اصول و فقه مکاسب را تدریس کرد. درس وی دقیق بود و به زبان عربی فصیح بیان میشد.
مرجعیت
پس از وفات میرزای نایینی اعلامیهای به امضای میرزا علیاصغر ملکی -از شاگردان آخوند خراسانی-، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمدهادی میلانی به این مضمون نوشته شد که پس از شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیت الله اصفهانی در روحانیت شیعه پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست. در بغداد برخی مقلدین به اصفهانی رجوع کردند.
آثار
نهایة الدرایة فی شرح الکفایة؛ این کتاب از دقیقترین شروح کفایه و آکنده از تحقیق و تدقیق است. بخش نخست در سال ۱۳۴۱ق و بخش دوم و سوم در ۱۳۴۴ق در تهران به چاپ رسید. مؤسسه آل البیت قم چاپ جدیدی از این کتاب منتشر کرده است.
الاصول علی النهج الحدیث؛ این کتاب تلاشی برای تبویب جدید و نو از علم اصول بود که ناتمام ماند. محمدرضا مظفر کتاب اصول الفقه را بر اساس این تبویب نگاشت.
حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری
الاجتهاد و التقلید و العداله؛ این رساله همراه الاصول علی النهج الحدیث و الطلب و الاراده در یک مجلد به نام بحوث فی الاصول منتشر شده است.
ارجوزة فی الصوم؛ منظومهای فقهی در باب صوم.
الانوار القدسیه؛ ۲۴ قصیدهای عربی در تاریخ حیات پیامبر و بعضی عموهای پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و برخی اولاد ایشان است. این قصیدهها با اشاره به آیات و روایات و با اسلوبی فلسفی در دو هزار بیت سروده شده است. اشعار این کتاب با توصیه و در خواست مقرم توسط مرحوم کمپانی سروده شده و در نجف با مقدمه شیخ محمدعلی اردوبادی به چاپ رسیده است.
تحفة الحکیم ارجوزه ای است در فلسفه به زبان عربی و حدود هزار بیت شعر است. میرزا مهدی آشتیانی تا مبحث وجود ذهنی و محمدباقر ساعدی بر همه آن شرح نوشته اند. سید محمد کاظم مصطفوی و سید محمد حسن مرعشی تستری نیز این کتاب را شرح دادهاند. محمد رضا مظفر در تاریخ ۱۳۷۷ق. نیز بر این کتاب مقدمه زده و آن را تصحیح کرده است.
حاشیه بر مکاسب؛ حاشیهای بر بیع و خیارات مکاسب شیخ انصاری.
حاشیه بر کتاب طهارت شیخ انصاری
دیوان شعر، این دیوان به فارسی است. اصفهانی با تَخلّص «مُفتقِر» شعر میگفته است. این دیوان شامل مدایح و مراثی اهل بیت علیهم السلام است و بارها چاپ شده است. این دیوان در چاپهای بعدی با نام دیوان کمپانی منتشر شده است. از اشعار معروف این دیوان دوازده بند است که به استقبال دوازده بند معروف محتشم کاشانی رفته است.(بازاین چه آتش است که بر جان عالم است...) مکاتبات عرفانی بین سید احمد کربلایی وغروی کمپانی
منظومهای در اعتکاف