عبدالوهاب شهیدی


اطلاعات شناسنامه ای

تاریخ تولد: ۱۳۰۱/۰۷/۰۱
تاریخ وفات: ۱۴۰۰/۰۲/۲۰
محل وفات: تهران، ایران
محل دفن: قطعه هنرمندان بهشت زهرا، تهران، ایران


دلیل شهرت

هنرمند

موسیقی‌دان، خواننده، آهنگساز، مدرس آواز و نوازندهٔ عود

علت وفات

بیماری

عارضه قلبی

توضیحات و جزئیات بیشتر

استاد عبدالوهاب شهیدی در ۱۳۰۱ خورشیدی در میمه اصفهان زاده شد و از اوايل دههٔ ۱۳۲۰ فعالیت هنری‌اش را با فراگیری آواز و نواختن سنتور و عود نزد اسماعیل مهرتاش، موسیقی‌دان به‌نام ایرانی آغاز کرد و علاوه بر مهارت‌هایی که در حوزه خوانندگی و آهنگسازی داشت، در حوزه عودنوازی نیز نوازنده‌ای معتبر به حساب می‌آمد.

این استاد موسیقی و آواز ایرانی معتقد بود که هر خوانندهٔ آواز باید نواختن دست‌کم یک ساز را به‌خوبی بیاموزد. او که نوازندهٔ چیره‌دست عود نیز بود، در طول حیات هنری‌اش آهنگهای فراوانی ساخت و با شرکت در بیش از ۲۳۰ برنامه، از پرکارترین هنرمندان حاضر در برنامهٔ موسیقی «گلها» بود.

«در مدح علی (ع)»، «دو بیتی‌های بابا طاهر»، «راز عود»، «عود من خداحافظ»، «گله دارم شتربانا»، «نگاه گرم تو (زندگی)»، «تنها بیا»، «بی تو به سر نمی‌شود»، «گل‌های تازه» از جمله آثاری است که تاکنون توسط مرحوم شهیدی در دسترس مخاطبان قرار گرفت است.

آوازهای محلی و فولکلور در کارنامه شهیدی جایگاه ویژه‌ای دارد. وی همچنین با اجرای درخشان شماری از تصنیف‌های قدیمی نظیر آثار عارف قزوینی، در حفظ و احیای آنها سهم به‌سزایی داشت. عبدالوهاب شهیدی همچنین ضمن همکاری با گروه‌های مختلف موسیقی و نیز هنرمندان سرشناسی چون جلیل شهناز، فرامرز پایور، اصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمت‌الله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی بارها برنامه اجرا کرد.
محمدرضا شجریان در «شب عبدالوهاب شهیدی» گفت: شهیدی یک اعتبار و یک منش انسانی و بزرگوارانه در موسیقی ما است. هرجا شهیدی بود، بالاترین عنوان هنر را داشت. چه در جشن‌ها، چه در گلها و چه در حضور مردم، من همیشه پشت سر این نازنین، خودم را پنهان می‌کردم و از او یاد می‌گرفتم که رفتار هنری باید چگونه باشد.

استاد آواز ایران ادامه داد: با «سایه‌»ی عزیز بارها و بارها درباره‌ی این بزرگمرد صحبت کردیم و سایه چقدر با عشق و احترام از عبدالوهاب شهیدی یاد می‌کرد. یک احترامی بین ما برقرار بود که کسی متوجه آن نمی‌شد؛ اما وجود داشت و وجود دارد. از وقتی که من در رادیو بودم، مخصوصا از زمانی که جناب سایه به آنجا تشریف آوردند و برنامه‌ی گلهای تازه و گلچین هفته را تهیه کردند، همیشه سایه به سایه در کنار ایشان بودم، چه با گروه استاد بزرگوار فرامرز پایور که حق بزرگی به گردن من دارد و چه در کنار محمدرضا لطفی و گروه شیدا، ارکستر گلها، جناب فخرالدینی و دیگر گروه‌هایی که در رادیو بودیم.

«سایه» نیز درباره شهیدی اظهار کرده بود: «آقای شهیدی همیشه برای من یک تصویر از آرزویی بود که من درباره‌ی هنرمند داشتم. با مناعت و به دور از ‎غرض‎ورزی. بدون حقارت‎هایی که ما داریم و معمولا پشت پرده‌ی هنر پنهان می‎کنیم. آقای شهیدی به من امید دادند که می‎شود واقعا هنر خالص و ناب داشت. می‌توان انسان بود. فروتن بود. مهربان بود و کار هنری شایسته هم انجام داد. من دلم می‎خواست، اینجا اهل فن اشاره‎ای به نوازندگی آقای شهیدی می‎کردند، زیرا تنها کسی بودند که عود ایرانی می‎زدند. این ساز همیشه خودش را با لهجه‌ی غلیظ عربی به نوازنده‎ها تحمیل می‎کرد. آقای شهیدی در کنار آوازشان مهارتی در نوازندگی عود داشتند. امشب خیلی به اختصار می‎گذرد. شأن شهیدی بیش از این حرف‎ها است. او همیشه برای من عزیز بوده است.»

این شاعر معاصر ادامه داد: «همیشه می‎توانستم به‌عنوان یک هنرمند به او تکیه کنم؛ به اخلاق هنری و به اخلاق انسانی‎اش. او می‎توانست بیش از این، سرمشق هنرمندان باشد. روزگار مساعدت نکرد. سال‎های که هنوز امکان کار هنری درخشان بود، آقای شهیدی برکنار ماند. حیف. همین حالا به خودم فشار آوردم، از ایشان نپرسم که آقای شهیدی هنوز عود می‎زنی؟ با نوای عودت می‎خوانی؟ گمانم، بله، نمی‎شود نخواند. این بلایی را که آقای دهباشی سر من آورد، می‎خواهم سر آقای شهیدی بیاورم و از او بخواهم که اینجا بیاید. مرغ، مرده و زنده‎اش صد تومان است. این اصطلاحی هست که درست هم هست. آن صدق و صفایی که در هنر هست به هزار نیروی جوانی هم می‎چربد. بیایید آقای شهیدی.»

مطالعه بیشتر