هانیبال الخاص


اطلاعات شناسنامه ای

تاریخ تولد: ۱۳۰۹/۰۳/۲۶
تاریخ وفات: ۱۳۸۹/۰۶/۲۳
محل وفات: تورلاک، کالیفرنیا، آمریکا
محل دفن:


دلیل شهرت

هنرمند

نقاش، منتقد و مدرس هنری، مترجم و نویسنده

علت وفات

بیماری

سرطان و کهولت سن

توضیحات و جزئیات بیشتر

وی در ۱۳۰۹ در یک خانواده آشوری در کرمانشاه به دنیا آمد ولی چون پدرش کارمند گمرک بود، هر چند وقت یکبار از شهری به شهری دیگر می‌رفت. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان فیروزبهرام گذراند.
در چهارده سالگی برای اولین بار توسط جوانی به نام آلکسی گیورگیز که نقاشی را در روسیه فرا گرفته بود، با رنگ و روغن آشنا شد. هانیبال با اشتیاق به نزد او می‌رفت و پالت (تخته‌رنگ) او را پاک می‌کرد. رنگ‌ها را برایش می‌چید و به نقاشی‌هایش نگاه می‌کرد؛ و به گفتهٔ خودش «گاهی هم کاغذ و رنگ به من می‌داد و می‌گفت نقاشی کن.»
بعدها او نقاشی را به صورت جدی نزد استاد جعفر پتگر دنبال کرد. وی دو سال و نیم در کلاس پتگر آموزش کلاسیک نقاشی دید و سپس به آمریکا رفت. او در آنجا مشغول تحصیل در رشتهٔ طب شد، اما این رشته رها کرد و ابتدا فلسفه و سپس نقاشی خواند و در رشته ایلستراسیون (تصویرسازی) لیسانس و فوق لیسانس گرفت. در سال ۱۹۵۶ میلادی لیسانس هنرهای تجسمی و در سال ۱۹۵۸ فوق لیسانس همین رشته را از مؤسسه هنر شیکاگو (ایلینوی) گرفت.

الخاص در هنرستان پسران، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشکدهٔ مانتیسلو ایالت ایلینوی آمریکا و دانشگاه آزاد درس داد. هانیبال الخاص چهار کتاب در زمینهٔ آموزش هنر تألیف کرد و برای ده‌ها کتاب طرح روی جلد کشید. او عضو دوره‌های مختلف دوسالانه نقاشی معاصر ایران در دهه ۳۰ و ۴۰ بود و مدت دو سال گالری گیل گمش را که از اولین گالری‌های معاصر ایران بود، اداره کرد. در دهه پنجاه نیز چهار سال در روزنامه کیهان نقدی هنری نوشت.

بعد از انقلاب به عضویت شورای هنرمندان و نویسندگان ایران درآمد و در سال ۱۳۵۸ عضو هیئت اجرائی آن شد. او به همراه عده‌ای از هنرمندانی که به حزب توده گرایش داشتند، دیوارهای سفارت آمریکا در تهران را که توسط دانشجویان پیرو خط امام اشغال شده بود با طرح‌ها و نگاره‌های ضدامپریالیستی نقاشی کرد. در سال ۱۳۶۴ به‌دنبال مشکلاتی که در دهه ۶۰ برای روشنفکران و هنرمندان به‌وجود آمده بود از ایران خارج شد و در آمریکا به زندگی خود ادامه داد. سوای هنر نقاشی که دلمشغولی اصلی او بود، هانیبال الخاص به شعر هم عشق می‌ورزید.

از نام آورترین شاگردان او می‌شود به احمد وکیلی، مسعود سعدالدین، نصرالله مسلمیان، نیلوفر قادری نژاد، ناصر پلنگی، بهرام دبیری، هادی ضیاالدینی و محمدعلی بنی اسدی اشاره کرد.

وی در مصاحبه‌ای زندگی در هشتمین دهه زندگی خود را معجزه دانسته بود: «معجزه‌ای است چون تعداد بیماریهای من بسیار زیاد است ولی تا این سن رسیده‌ام. تا به حال سه بار قلبم را جراحی کرده‌ام. در کودکی مالاریا گرفتم. کلاً از کودکی خیلی آدم سالمی نبودم. میانگین عمر افراد خانواده‌ام ۶۵ سال بوده و من فعلاً ۱۵ سال بیشتر عمر کرده‌ام. خوب این خیلی خوب است.»

مطالعه بیشتر