عباس صفاری


اطلاعات شناسنامه ای

تاریخ تولد: ۱۳۳۰
تاریخ وفات: ۱۳۹۹/۱۱/۰۷
محل وفات: لانگ بیچ، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا
محل دفن:


دلیل شهرت

هنرمند

شاعر، طراح، نقاش و مترجم

علت وفات

بیماری

کرونا، کووید-۱۹

توضیحات و جزئیات بیشتر

عباس صفاری در سال ۱۳۳۰ در یزد زاده شد و در تهران پرورش یافت. او سربازی را در بلوچستان گذراند و پس از سربازی به استخدام بهداری اداره راه درآمد و در مناطق دور افتاده‌ای مانند دشت مغان و بندر جاسک به کار پرداخت.

عباس صفاری کار خود را با ساخت ترانه‌هایی برای فرهاد مهراد، گیتی پاشایی، سلی، نلی و دیگر خوانندگان پاپ آغاز کرد. پرآوازه‌ترین آن‌ها ترانه اسیر شب بود که با صدای فرهاد مهراد و آهنگسازی محمد اوشال منتشر شده‌است.

عباس صفاری برای ادامه تحصیل ابتدا به انگلستان و در ۱۹۷۹ (میلادی) به کالیفرنیا رفت و تا زمان مرگ مقیم شهر لانگ بیچ بود.
نخستین مجموعه شعر او با نام در ملتقای دست و سیب در سال ۱۹۹۲ در کالیفرنیا چاپ شد که جایزه ادبی باران را برای بهترین مجموعه شعر چاپ خارج از کشور در آن سال به خود اختصاص داد. او پس از انتشار کتاب‌های شعر خود، تلاش کرد بیشتر به ایران سفر کند.

سومین مجموعه شعرش را با نام دوربین قدیمی و اشعار دیگر در تهران منتشر کرد و همان سال جایزه شعر امروز ایران (کارنامه) به آن تعلق گرفت.

پس از موفقیت دوربین قدیمی، به توصیه مجید روشنگر همکاری را با انتشارات مروارید آغاز کرد که حاصل آن پنج مجموعه شعر و سه کتاب برگردان شعر بود. دفتر کبریت خیس یکی از همین دفاتر است.

شعرهای عباس صفاری به چندین زبان از جمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیائی، عربی و کردی برگردان شده‌اند. مجله فرانسوی زبان تهران ریویو در یکی از شماره‌های خود بخش ادبیات را به معرفی و برگردان اشعار او اختصاص داده‌است. شعر بلندی نیز به نام هبوط یا (حکایت ما) دارد که برگردان انگلیسی آن چندین سال در کتاب درسی رشته ادبیات [کدام؟] دانشگاه در آمریکا بوده‌است.

صفاری در کنار کار شعر و برگردان، به ساختن چوب‌نگاره و چاپ دستی آن با پرس‌های ساخت دست می‌پرداخت.
از آثار او می‌توان به «دوربین قدیمی و اشعار دیگر»، «عاشقانه‌های مصر باستان»(ترجمه)، «کلاغنامه»، «کوچه فانوس‌ها»(ترجمه)، «خنده در برف»، «مثل جوهر در آب»، «قدم زدن در بابل»(مجموعه‌ای از خاطرات و تک‌نگاری‌ها)، «ملاقات در سندیکای مومیاگران»، «عروس چوپان‌ها»(داستان منظوم از ازدواج اینانا با دموزی - ترجمه)، «مثل خواب دم صبح»، «پشیمانم کن» و ... اشاره کرد.

مطالعه بیشتر