سید جمال الدین اسدآبادی (سید جمالالدین افغانی)
اطلاعات شناسنامه ای
تاریخ تولد: ۱۲۱۷
تاریخ وفات: ۱۲۷۵/۱۲/۱۹
محل وفات: قسطنطنیه، امپراتوری عثمانی
محل دفن: دانشگاه کابل، افغانستان
دلیل شهرت
عالم دینی
اندیشمند سیاسی و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام، از اولین نظریه پردازان بنیادگرایی اسلامیعلت وفات
بیماری
سرطان فکتوضیحات و جزئیات بیشتر
نسب و تولد
سید جمال الدین در شعبان ۱۲۵۴ق (آبان ۱۲۱۷ ش) در اسدآباد به دنیا آمد. پدرش سیدصفدر و مادرش سکینه بیگم از نوادگان امام سجاد(ع) بودند. برخی وی را افغانی و برخی دیگر او را ایرانی میدانند. کسانی که رأی به افغانی بودن وی دادند، دلایلی را برای اثبات افغانی بودن سید جمال الدین ارایه دادهاند و ادعای خود سید جمال بر افغانی بودنش را مهمترین دلیل دانستهاند.
صفات الله جمالی نوه خواهر سید جمال الدین، بیان داشته که از عمده دلایل ایرانی بودن وی این است که افراد بسیاری از اقوام و بستگان سید جمال در اسدآباد همدان زندگی میکنند و «ایرانی بودن سید اظهر من الشمس و ابین من الامس» است. در بیشتر اسناد تاریخی، قرینههایی بر ایرانی بودن سید جمال وجود دارد و او حتی دو جلد گذرنامه ایرانی داشته است.
برخی دیگر گفتهاند که سید جمال با توجه به الزامات مبارزه سیاسی برای وحدت جهان اسلام که ایرانی و شیعی بودن میتوانست مانعی در برابر آن باشد، خود را به مجموعه جهان اسلام متعلق میدانست و سعی میکرد منسوب به جایی نباشد تا از این طریق بتواند با علمای جهان اسلام و اهل سنت تعامل داشته باشد؛ برای مثال سید جمال در مصاحبه با روزنامه پال مال بیان داشته که «من یک افغانی از خالصترین نژاد ایرانی هستم.»
با این حال برخی وی را متولد اسدآباد یا اسعدآباد کنر افغانستان میدانند که در کابل تحصیل کرده و از آنجا برای ادامه تحصیل به هند رفته است.
سید جمال، در نامهای بیان داشته که انگلیسیها او را روسی، سنیها او را رافضی، شیعهها او را ناصبی میدانند. «نه کافر به خود میخواند و نه مسلم از خود میداند. از مسجد مطرود و از دیر مردود، حیران شدهام که به کدام آویزم و با کدام به مجادله برخیزم.»
تحصیلات
وی آموختن قرآن را از ۵ سالگی نزد پدر و مادر آغاز کرد و مقدمات عربی را طی سالهای اول تحصیل فراگرفت و در سال ۱۲۶۴ق به همراه پدرش (سید صفدر) وارد شهر قزوین شد و ۴ سال در آنجا گذراند. وی در حوزه علمیه این شهر به درس و بحث پرداخت و ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول را فراگرفت. سید جمال الدین در سال ۱۲۶۶ق به همراه پدر وارد تهران شد و تحصیل خود را نزد مجتهد وقت (آقا سیدمحمدصادق طباطبایی همدانی) ادامه داد و به دست او معمم شد.
سید در سال ۱۲۶۶ق همراه پدر به قصد نجف از تهران حرکت کرد و بعد از سه ماه توقف در بروجرد و مباحثه علمی با عالمان آن شهر به عتبات رفت. ۴ سال در درس شیخ انصاری حضور یافت. سپس در سال ۱۲۷۰ه.ق به قصد بمبئی هندوستان روانه ایران شد. برخی سفر وی را در سال ۱۲۸۲ق دانستهاند و گفتهاند سید جمال در نجف به فکر «ایجاد پیوند تازهای میان دولتها و ملتهای اسلامی افتاد» و کوشید این طرح را به سرپرستی سلطان عثمانی اجرا کند. او نخست با مدحت پاشا در این باره به مکاتبه پرداخت و از او خواست توصیهنامههایی به مقامات هند، افغانستان و بلوچستان برای سفر به آن مناطق بنویسد.
مسافرتها
سید جمال الدین پس از طی تحصیلات مقدماتی، مسافرتی به هندوستان داشت که منجر به تغییر زندگی وی و پیریزی شخصیت جدیدی شد. وی با مسافرت به هند با مشکلات مسلمانان تا حدودی آشنا شد و راه پیشرفت مسلمانان را وحدت و فرار از استعمار دانست. به همین دلیل مسافرت به کشورهای مختلف اسلامی و اروپایی را شروع کرد. مدت اقامت سید جمال در کشورهای مختلف معمولا کوتاه بود و پس از مدتی به کشوری دیگر مسافرت میکرد و به ترویج عقاید خود میپرداخت.
وفات و آرامگاه
جمالالدین در سال۱۲۷۵ ش /مارس ۱۸۹۷ در ۶۰ سالگی در عمارت سلطنتی استانبول درگذشت و تابوت او بر دوش ۴ باربر به گورستان مشایخ محله انتقال داده شد. بنا به درخواست دولت افغانستان مبنی بر انتقال کالبد او، این درخواست از سوی دولت عثمانی مورد قبول واقع شد و در سال ۱۲۸۴ پیکر سید جمالالدین از استانبول به کابل منتقل شد و در دانشگاه کابل دفن شد که با دفن تابوت او در این محل، نام «دارالفنون» را بر آنجا گذاشتند و در زمان سلطنت «محمد ظاهرشاه» در سال ۱۳۱۱، سازه بلندی از سنگ آبنوس سیاه بر بالای آن نصب شد.